فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 456
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشي ، که بسي گل بدمد باز و تو در گل باشي من نگويم که کنون با که نشين و چه بنوش ، که تو خود داني اگر زيرک و عاقل باشي چنگ در پرده همين مي دهدت پند ولي ، وعظت آن گاه کند سود که قابل باشي در چمن هر ورقي دفتر حالي دگر است ، حيف باشد که ز کار همه غافل باشي نقد عمرت ببرد غصه دنيا به گزاف ، گر شب و روز در اين قصه مشکل باشي گر چه راهيست پر از بيم ز ما تا بر دوست ، رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
،
صيد آن شاهد مطبوع شمايل باشي
تعبیر:
لحظات گرانبهای عمر را بیهوده به هدر نده. عاقلانه به خود و اهدافت بیندیش و از مشورت با دیگران خودداری نکن. غفلت و بی فکری، تو را از رسیدن به مقصود دور می کند. از مشکلات و ناملایمات راه گلایه نکن. اگر نقشه ای درست و بر اساس عقل و تدبر داشته باشی، هیچ چیز مانع تو نخواهد شد. در انتخاب دوستان و همنشینان، دقت بیشتری کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 190
کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند ، ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند قاصد منزل سلمي که سلامت بادش ، چه شود گر به سلامي دل ما شاد کند امتحان کن که بسي گنج مرادت بدهند ، گر خرابي چو مرا لطف تو آباد کند يا رب اندر دل آن خسرو شيرين انداز ، که به رحمت گذري بر سر فرهاد کند شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد ، قدر يک ساعته عمري که در او داد کند حاليا عشوه ناز تو ز بنيادم برد ، تا دگرباره حکيمانه چه بنياد کند گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنيست ، فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند
ره نبرديم به مقصود خود اندر شيراز
،
خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند
تعبیر:
اگر راهی که در پیش داری به مقصد نرسید، راه دیگری را امتحان کن. عقل و اندیشه را راهنمای خود قرار بده تا به هدف برسی. اگر یک بار دچار شکست شدی نا امید نشو. به خداوند امیدوار باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 464
بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالي ، خوش باش زان که نبود اين هر دو را زوالي در وهم مي نگنجد کاندر تصور عقل ، آيد به هيچ معني زين خوبتر مثالي شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را ، هرگز به عمر روزي روزي شود وصالي آن دم که با تو باشم يک سال هست روزي ، وان دم که بي تو باشم يک لحظه هست سالي چون من خيال رويت جانا به خواب بينم ، کز خواب مي نبيند چشمم بجز خيالي رحم آر بر دل من کز مهر روي خوبت ، شد شخص ناتوانم باريک چون هلالي
حافظ مکن شکايت گر وصل دوست خواهي
،
زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالي
تعبیر:
به هدف و آرزوی خود می رسی. البته بدون سعی و تلاش این مقصود حاصل نمی شود. بخت و اقبال همراه تو هستند. بهتر است که فرصت ها را غنیمت بدانی و همه ی سعی و تلاش خود را در راه رسیدن به هدف بکنی. به خداوند توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 109
دير است که دلدار پيامي نفرستاد ، ننوشت سلامي و کلامي نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاه سواران ، پيکي ندوانيد و سلامي نفرستاد سوي من وحشي صفت عقل رميده ، آهوروشي کبک خرامي نفرستاد دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست ، و از آن خط چون سلسله دامي نفرستاد فرياد که آن ساقي شکرلب سرمست ، دانست که مخمورم و جامي نفرستاد چندان که زدم لاف کرامات و مقامات ، هيچم خبر از هيچ مقامي نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
،
گر شاه پيامي به غلامي نفرستاد
تعبیر:
از شخصی انتظار کمک و یاری داری. نا امید نباش. با جدیت و پشتکار به مقصود خود می رسی. اگر چه مشکلاتی در سر راه تو است اما صبر و تحمل کلید موفقیت است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 256
نصيحتي کنمت بشنو و بهانه مگير ، هر آن چه ناصح مشفق بگويدت بپذير ز وصل روي جوانان تمتعي بردار ، که در کمينگه عمر است مکر عالم پير نعيم هر دو جهان پيش عاشقان بجوي ، که اين متاع قليل است و آن عطاي کثير معاشري خوش و رودي بساز مي خواهم ، که درد خويش بگويم به ناله بم و زير بر آن سرم که ننوشم مي و گنه نکنم ، اگر موافق تدبير من شود تقدير چو قسمت ازلي بي حضور ما کردند ، گر اندکي نه به وفق رضاست خرده مگير چو لاله در قدحم ريز ساقيا مي و مشک ، که نقش خال نگارم نمي رود ز ضمير بيار ساغر در خوشاب اي ساقي ، حسود گو کرم آصفي ببين و بمير به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار ، ولي کرشمه ساقي نمي کند تقصير مي دوساله و محبوب چارده ساله ، همين بس است مرا صحبت صغير و کبير دل رميده ما را که پيش مي گيرد ، خبر دهيد به مجنون خسته از زنجير
حديث توبه در اين بزمگه مگو حافظ
،
که ساقيان کمان ابرويت زنند به تير
تعبیر:
به آنچه داری قناعت کن. زندگی را با خوش بینی سپری کن و از لحظه لحظه ی آن استفاده کن. غم و اندوه خوردن برای چیز های بی فایده و بی اساس، کاری ابلهانه است. واقع بین باش و به دنبال خیالات بیهوده، خود را دچار رنج و عذاب نکن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 49
روضه خلد برين خلوت درويشان است ، مايه محتشمي خدمت درويشان است گنج عزلت که طلسمات عجايب دارد ، فتح آن در نظر رحمت درويشان است قصر فردوس که رضوانش به درباني رفت ، منظري از چمن نزهت درويشان است آن چه زر مي شود از پرتو آن قلب سياه ، کيمياييست که در صحبت درويشان است آن که پيشش بنهد تاج تکبر خورشيد ، کبرياييست که در حشمت درويشان است دولتي را که نباشد غم از آسيب زوال ، بي تکلف بشنو دولت درويشان است خسروان قبله حاجات جهانند ولي ، سببش بندگي حضرت درويشان است روي مقصود که شاهان به دعا مي طلبند ، مظهرش آينه طلعت درويشان است از کران تا به کران لشکر ظلم است ولي ، از ازل تا به ابد فرصت درويشان است اي توانگر مفروش اين همه نخوت که تو را ، سر و زر در کنف همت درويشان است گنج قارون که فرو مي شود از قهر هنوز ، خوانده باشي که هم از غيرت درويشان است من غلام نظر آصف عهدم کو را ، صورت خواجگي و سيرت درويشان است
حافظ ار آب حيات ازلي مي خواهي
،
منبعش خاک در خلوت درويشان است
تعبیر:
فریب مال و منال دنیا را نخور و در پی آرزوهای دور و دراز نباش. با قناعت و سادگی زندگی کردن بهتر از زندگی ای است که هر روزش پر از سختی و غم است. تکبر و غرور را رها کن و با ایمان باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 203
سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود ، رونق ميکده از درس و دعاي ما بود نيکي پير مغان بين که چو ما بدمستان ، هر چه کرديم به چشم کرمش زيبا بود دفتر دانش ما جمله بشوييد به مي ، که فلک ديدم و در قصد دل دانا بود از بتان آن طلب ار حسن شناسي اي دل ، کاين کسي گفت که در علم نظر بينا بود دل چو پرگار به هر سو دوراني مي کرد ، و اندر آن دايره سرگشته پابرجا بود مطرب از درد محبت عملي مي پرداخت ، که حکيمان جهان را مژه خون پالا بود مي شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوي ، بر سرم سايه آن سرو سهي بالا بود پير گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان ، رخصت خبث نداد ار نه حکايت ها بود
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد
،
کاين معامل به همه عيب نهان بينا بود
تعبیر:
از اشتباهات گذشته پند بگیر. هر شکستی مقدمه ی پیروزی است. عقل و دانش تنها کافی نیست، بلکه تجربه و ایمان هم لازمه ی کار است. با توکل به خدا در کارها کوشش کن تا به هدف برسی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 404
مي فکن بر صف رندان نظري بهتر از اين ، بر در ميکده مي کن گذري بهتر از اين در حق من لبت اين لطف که مي فرمايد ، سخت خوب است وليکن قدري بهتر از اين آن که فکرش گره از کار جهان بگشايد ، گو در اين کار بفرما نظري بهتر از اين ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق ، برو اي خواجه عاقل هنري بهتر از اين دل بدان رود گرامي چه کنم گر ندهم ، مادر دهر ندارد پسري بهتر از اين من چو گويم که قدح نوش و لب ساقي بوس ، بشنو از من که نگويد دگري بهتر از اين
کلک حافظ شکرين ميوه نباتيست به چين
،
که در اين باغ نبيني ثمري بهتر از اين
تعبیر:
اگر تلاش بیشتری داشته باشی حتماً به آرزوی خود می رسی. با دوستان با تجربه مشورت کن تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. در امر زندگی با دقت نظر بیشتری بپرداز و همه ی جوانب را بسنج.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 488
سحرم هاتف ميخانه به دولتخواهي ، گفت بازآي که ديرينه اين درگاهي همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان ، پرتو جام جهان بين دهدت آگاهي بر در ميکده رندان قلندر باشند ، که ستانند و دهند افسر شاهنشاهي خشت زير سر و بر تارک هفت اختر پاي ، دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهي سر ما و در ميخانه که طرف بامش ، به فلک بر شد و ديوار بدين کوتاهي قطع اين مرحله بي همرهي خضر مکن ، ظلمات است بترس از خطر گمراهي اگرت سلطنت فقر ببخشند اي دل ، کمترين ملک تو از ماه بود تا ماهي تو دم فقر نداني زدن از دست مده ، مسند خواجگي و مجلس تورانشاهي
حافظ خام طمع شرمي از اين قصه بدار
،
عملت چيست که فردوس برين مي خواهي
تعبیر:
با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن نمی توانی به نتیجه ی دلخواه برسی. شتابزده تصمیم نگیر و با افراد با تجربه و آگاه مشورت کن. غرور و تکبر را از خود دور کن. به تنهایی نمی توانی از سد مشکلات بگذری. با سعی و تلاش می توانی به نتیجه ی مطلوب دست یابی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 172
عشق تو نهال حيرت آمد ، وصل تو کمال حيرت آمد بس غرقه حال وصل کآخر ، هم بر سر حال حيرت آمد يک دل بنما که در ره او ، بر چهره نه خال حيرت آمد نه وصل بماند و نه واصل ، آن جا که خيال حيرت آمد از هر طرفي که گوش کردم ، آواز سوال حيرت آمد شد منهزم از کمال عزت ، آن را که جلال حيرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ
،
در عشق نهال حيرت آمد
تعبیر:
نگرانی را از خود دور کن و به خود ایمان داشته باش. بهتر است از خواسته های خود بکاهی و بطور متعادل زندگی کنی. افراط و تفریط در هیچ کاری درست نیست.
فال حافظ روزانه یکشنبه 2 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 169
ياري اندر کس نمي بينيم ياران را چه شد ، دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست ، خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمي گويد که ياري داشت حق دوستي ، حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد لعلي از کان مروت برنيامد سال هاست ، تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار ، مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند ، کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست ، عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد زهره سازي خوش نمي سازد مگر عودش بسوخت ، کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش
،
از که مي پرسي که دور روزگاران را چه شد
تعبیر:
با غم و غصه، هیچ کاری درست نمی شود. همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتلاف و هدر دادن وقت بدست نمی آید. نا امیدی آفتی بزرگ است. آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و اراده ای محکم داشته باش.